تاریخ [غیرمنقول] طبری: باکینگهام!

در روزگاران دور در مازندران خانی بود که چند زن و فرزند داشت. کوچک‌ترین فرزند او فرامرز بود که از مادری روستایی به نام صبحگل به دنیا آمده بود ولی دوست داشت مانند بچه‌های شهر باشد. اما فرامرز همه چیز را چپکی می‌گفت.

یک‌ روز خان گفت که می‌خواهد به انگلستان برود و تفریح کند. صوبگل و فرامرز هم به همراه آن‌ها رفتند. از آن طرف در انگلستان کاخ زیبایی بود که نامی نداشت صاحب کاخ که یک دوک بود همیشه ناراحت بود. هیچ کدام از ساکنان کاخ خوشحال نبودند. از در و دیوار کاخ غم‌ می‌بارید. ناگهان دوک فکری به خاطرش رسید. باید اسمی خنده‌دار برای کاخ انتخاب می‌کرد تا همه با شنیدن آن بخندند. به خدمتکاران خود دستور داد به بیرون از کاخ بروند و خنده‌دارترین کلمه‌ای که پیدا کردند به عنوان اسم کاخ با خود بیاورند.

آموزش زبان باکینگهامیکی از خدمتکاران به سمتی رفت که خان و صنمبر خاله و فرامرز و مادرش بودند رفت. خواهران ناتنی فرامرز داشتند سر به سر او می‌گذاشتند چون همه می‌دانستند چه‌جوری‌اخلاق دارد. ناگهان یکی از خواهران چشمانش از شیطنت برقی زد و به اتفاق خواهران دیگرش پیش فرامرز رفت و از او پرسید: فرامرز؟ چه جوری روی زمین می‌شینی؟ فرامرز گفت: با کینگ‌هام! (اگر مازندرانی نیستی برات متأسفم چون متوجه نمیشی. منم عمراً اینو معنی کنم و بگم مازندرانی‌ها به نشیمنگاه خود می‌گن کینگ. حالا بعضی‌ها هم «ی» آن را نمی‌گویند.)

همه کسانی که آنجا بودند از خنده ریسه می‌رفتند و هی می‌پرسیدند: فرامرز با چی؟ و او‌ هی می‌گفت با کینگ‌هام!! خدمتکار مذکور که این صحنه را دید به بغل‌دستیش گفت «وات ایز خنده‌دار هیر؟ باکینگهام؟ وات؟» خدمتکار بغلی گفت «شورلی سامثینگ وری جوکینگ! دِی آر پاره‌اینگ فرام خنده!» آن‌ها خنده‌کنان به سمت کاخ رفتند و به زبان انگلیسی به دوک گفتند: اورکا اورکا!! دوک گفت چی چی رو؟ خدمتکاران با خنده بسیار گفتند اسم کاخ رو‌ می‌گذاریم باکینگهام! و داستان خنده و ریسه فرامرز و اطرافیانش را تعریف کردند. دوک خندید و گفت: چه اسم قشنگی من هم خوشم آمده.‌ از این به بعد هم اسم کاخ باکینگهام است هم اسم من می‌شود دوک باکینگهام!

همه کسانی که آنجا بودند با خنده آن‌ها خندیدند و فکر کردند باکینگهام خیلی کلمه خنده‌داری است و به دوک باکینگهام اسم جدید را تبریک گفتند.
بعدها ملکه الیزابت که از «کینگ» باکینگهام خوشش می‌آمد و فکر می‌کرد زندگی در آن کاخ فقط برازنده خاندان سلطنتی انگلستان است، آن را خریداری کرد و از آن روز کاخ باکینگهام محل زندگی خاندان سلطنتی انگستان شد. تمام.

+ اگه خوشتون اومد اینجا باقی قسمت‌های تاریخ طبری رو بخونید!

امتیاز دهید
هشتگ‌ها: آموزش زبان،الیزابت دوم،انگلستان،انگلیس،باکینگهام،بریتانیا،خاندان سلطنتی،زبان‌شناسی،شاه جورج،طنز،کاخ باکینگهام،لغات مازندرانی،ملکه الیزابت،ملکه انگلیس،واژه‌شناسی

۴ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

حامد اسماعیلیون هم از ائتلاف همبستگی خارج شد
کاهش جمعیت یعنی آینده‌ای تاریک و شوم ...
keyboard_arrow_up