+ صغرا دیدی چیشد؟ دیدی آخر اسرائیلو زدیم؟
_ کجا رو زدیم؟ من دیشب خسته بودم زود خوابیدم خبرمبر ندارم … چیه باز پایگاه اسرائیل داخل عراقو زدن؟
+ نه بابا پایگاه عراق چیهههه اسرائیل مگه داخل عراقم پایگاه داره؟ خود خود اسرائیلو زدیممم.
_ دروغ نگو تو که دراغزن نبودی صفورا! اینا که نه زورشو دارن نه جرئتشو … همش گندهگویی [!] میکنن میگن ما ال میکنیم بل میکنیم.
+ هح بیا اینم فیلماش! ببین ببین … اینا رو خود اسرائیلیا پخش کردن … اینا اینا از بالای قدس دارن رد میشن … اوف صحنه ره دیدی؟
_ اوهو تو الان چار تا فیلم دیدی فک کردی موشکا خورد تو اسرائیل ؟؟ اووووو اینا انقد فداپند مداوند دارن که.
+ فداپند اَی چیه!؟
_ همینا … میگن یک سری موشکای ضدموشک دارن، خیلی قویان، خودشونو میزنن به موشکای دشمن، فدای مردم میشن! همه جای منطقه هم دارن. حتی تو کشورای دور و ور خودمون. حتماً همه رو ردیابی کردن تتتتتتق تق زدن.
+ چقد باز تو سادهای … ایناها این فیلما رو چی میگی؟ این اسرائیل؛ اینم موشکای ما! اوف اصلاً نور انفجارو ببین آدم حالش جا میاد.
_ کو داخل شهر نیستش که؛ حتما بیابون میابونا ره زدن.
+ اتفاقاً دقیقاً زدن به پایگاهای نظامیشون!
_ صفورا بگو شوخی کردی صفورا! صفورا بدبخت شدیم صفوراااا!! حالا چه خاکی بر سرمون بریزییییم. اسرائیل مگه الکی آدمه؟! بمب اتم میزنه ما رو با خاک یکسان میکنه … من یه خیلی آرزو داشتم … صغرا بمیره …!
+ اتفاقاً!! اتفاقاً جوابم دادن! چندتا ریزگرد – نه ببخشید – ریزپرنده فرستادن که پدافند ما هم حسابی از خجالتشون دراومد!
_ والا؟ خداوَری راست میگی؟ حتماً یه نقشه دیگه دارن … اصلاً چرا اینا انقد پول ما رو میگیرن موشک میسازن؟ مرض دارن؟ من که راضی نیستم از حق من یکی پول موشکا رو بدن … وولّا.
+ هوووف … راستی صغرا تو نمیخواستی بری بلژیک؟ خا برو بلژیک دیگه … برو هم ما از دست تو راحت میشیم هم تو از دست ما!
_ اییی راستم میگیا … من برم بیینم پاسپورت من جا داره؟… چشی میگن … آها، اعتبار!
circle