قبض گرفتگی!
خورشید در این منطقه با ما به عناد است
تدبیر بر این سوختگیهاش پماد است
وقتی پدرت off نکرد اسپیلتش را
یعنی برو خوش باش که دنیا به مراد است
باید ببرد نان، مثلا تاجر لوستر
شرمنده که بازار همینقدر کساد است
ویلای خودش، برق خودش، قبض هم از او
هر کس به جز این گفت بدان ضد فساد است
دارندگی عشق است برازندگیاش هم
این برق فراوان ثمر بام گشاد است
البته که خوردی ز همه برق در ایران
لکن خطر قبض گرفتن چه زیاد است!