یادمه بچه که بودیم، وقتی یکی از همبازیهای ضعیفتر، با یکی که قویتر بود، کارش به دعوا میکشید و یه کتک حسابی ازش میخورد و بعدش نمیتونست این حقارت رو تو خودش هضم کنه؛ یه جا کمین میکرد و تو موقعیتی – که فک میکرد طرف حواسش نیست – یه مشتی، لگدی، چیزی حوالهش میکرد و پا به فرار میذاشت. اما امان از اون کتکخوردنای بعد از اون جفتک انداختنش.
چیه؟ فک کردین منظورم به حملهی مسخرهی چن شب پیش اسرائیله؟ واقعاً چه ذهن سیاستزدهای دارین! فقط خواستم خاطرات بچگیمو براتون تعریف کنم. همین!
circle