من توی بازارم نیاندیشم به بازار / هستم نه آن طوری که همسر میپسندد
در دست مدیر آن ببین بیل و کلنگ است / گفتا «بکَن اینجا ره، ببین وقت که تنگ است!»
در کنار برکهای آمد ندایی دم به دم / حاجیان اتراق بنمایید، ارباب و خدم
circle
circle
circle
circle
circle