رفتی از جمع ما الیزابت
حاجتت شد روا الیزابت
گفته بودم نخور ز بن سلمان
شیر و این چیزها الیزابت
ننه جان بعد تو چه خواهد رفت
بر بریتانیا الیزابت
چوب رفته ست توی پاچه ی ما
صاف تا انتها الیزابت
سرد شد روی ویبره ایم همه
راه حل چیست ها الیزابت
آبی از بایدن نگردد گرم
هرچه سازد رها الیزابت
آن پهن ها که میخریدی را
دفن کردی کجا الیزابت
نکند توی قبر خود بردی
لامروت چرا الیزابت
در جهنم مگر نبود آتش
بس نبوده تو را الیزابت
آه از ختم از حواشی هاش
سوژه بودی شما الیزابت
سر قبر تو چند ایرانی
روی لب ذکر یا الیزابت
گفته بودند که براندازند
نقش سربند ها الیزابت
اصلا این ها چرا عزادارند
خودمانیم ها الیزابت
فکر کن ضجه می زدند چه جور
چقدر بی ریا الیزابت
شاهزاده رضا چرا میگفت
کن مامان را دعا الیزابت
در وصایای تو فرح میگشت
پی راز بقا الیزابت
مرد ریشوی داعشی می خواند
ربنا آتنا الیزابت
زد یهو دکمه ای و بعدش بووووم
در برو اومدااا الیزابت
۲ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
آفرین حاجی دمت گرم.
آفرین حاج اصغر دمت گرم