با بوق‌های خود کردم مچاله‌اش
همرزمم آمده با رقص باله‌اش
دیگر رها شدیم، پیروز گشته‌ایم
شد سرنگون رژیم! سطل زباله‌اش!

جو را گرفته‌ام، محکم، چنان بتن
هشتگ زدم بمان، از توی بالکن
هشتگ زدم که من شیر نبردم و
سوراخ از این دروغ شد لایه‌ی اوزون

با شیرها بمان یا با شُموسشان
تا بعد تجزیه باشی عروسشان
با گریه خورده‌ایم اشک‌آور از پلیس
با اینکه ما فقط کردیم بوسشان

همراه شو عزیز تنها شد این خروش
چون هرکه مدعی‌ست ترسیده مثل موش
همراه شو عزیز نشنیده‌ای مگر؟!
شد سرنگون رژیم با فیلتر و روتوش