مسمومیت ۲۹ پزشک با مشروبات الکلی تقلبی در شیراز
ز درد کلیه اصلاً نمانده طاقتی در تن
روم پیش طبیبی که دهد نسخه برای من
که ناگه بین اقوامم یکی گفتا بیا اینجا
بنوش از دست ساقی می، و سنگ کلیه بشکن
طبیب حاذقم گفته شراب ناب شیرازی
به درد کلیه باشد هزاران بدتر از دشمن
همین لحظه خبر آمد ز جمعی از طبیبان که
مِی ناباب نوشیده، ز داخل سخت پاشیدن!
ز درد کلیه جمعاً نمانده طاقتی در تن
و چندی از طبیبان هم، دیار باقیاند اصلاً!
ز سرخی رخ خویشم، ندامت را چو فهمیدم
بدو گفتم چه شد ساقی؟ چرا ساکت شدی هومن؟
همین دانم که مشکل از سرشت می نمیباشد
که ناباب آن طبیبی هست که مِی میخورد چلمن!
۱ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
عالی بود، خدا قوت